مجمع فرهنگی شهید اژه ای

مجمع فرهنگی شهید اژه ای

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

صحنه کامل بود:

همه تماشاچیان نشسته بودند، آسمان و کوه و دریا ها... و به بازیگر نقش اول این صحنه خیره چشم دوخته بودند .

من در زیر باری که خدا بر دوشم نهاده بود خرد شده بودم.

برخیز و بیا...خداوند بود که صدایم می کرد.

و من در برابر همه رقبایم برخاستم.و لبیک گفتم.

کمی که رفتم ناگهان به زمبن افتادم.

رقبا همه نگاهم می کردند.و با نیش خندی ...

و باز گفت بیا.... وجالب بود که گفتم لبیک.و لبخندها بر لبان رقبایم محو شد.

و من سالهاست که در زیر بار خلیفت اللهی خدا شکسته ام.اما امید دارم دوباره برخیزم...

مجمع فرهنگی شهید اژه ای