مجمع فرهنگی شهید اژه ای

مجمع فرهنگی شهید اژه ای

۲ مطلب با موضوع «خاطره!» ثبت شده است

سلام دوباره

بله آقا...

روزی شیخ ما(بخوانید سرگروه ما) م.ج.ا.ح قصد زیارت کردی و منزلنا که در مشهد بودی را همی قصد ترک کردی ... جمله مریدان همی دانستند که شیخ گوجه را تنفر بودی از برای همین ...

ول‌ش!

همین طوری بگم هم من راحت ترم هم شوما!

خلاصه بچه های گروه که میدونستند که سرگروه از گوجه متنفره گوجه ای را از وسط قاچ کردند و ...

برای این که کرم بریزم: ادامه در ادامه مطلب

سلام

در راستای اهداف وبلاگ تصمیم گرفتیم از امروز خاطراتی هم از مجمع بنویسیم که هم باعث بشه یادی از قدیم ها بشه و هم یه صفری مجمع رو بهتر درک کنه!!!

و دیگر اهدافی که سکرت هست و مجالی برای پرداختن به اون ها نیست!

در هر صورت میخَیم از امروز خاطره بنویسیم حالا میخَی بوگوی چه؟همینِس که هس...میخوام ببینم کی مخالفه؟!..اگه مخالفی بیا جلو!...

پس با کمال احترام و ... از شما خواستاریم که خاطراتتون رو به صورت یک خاطره ی جالب نوشته و در قسمت نظرات وبلاگ بگذارید ....

ممنون

برا شروع کار خودم یه خاطره مینویسم....

منتظر پست های بعدی باشید

مجمع فرهنگی شهید اژه ای